
ما بدهكاريم!!!
به كساني كه صميمانه از ما پرسيدند
معذرت مي خواهم چندم مرداد است ؟
گور عشق گل خونرنگ دل ما بوده است.
نمیشه به همین راحتی درمورد حسین پناهی نوشت...
چرا که ما هنوز حرف های معصومانه اش رو درک نکردیم
هرچه بود پناهی میخواست معصومیت ها وکودکی های از دست رفته انسان را یادآوری کند.
او معصومیت انسان را در کابینه شارون و استادیوم فوتبال گریه کرد.
فلسفه ای با طعم نعنا.....
دوستی ها و عزیزان را به یاد داشت
و حتی به بهشت نمی رفت اگر مادرش آنجا نبود...
او به کودکی برگشته بود
چون فقط اون میدونست شونه چوبی خواهرش کجاست
و به مادرش می گفت شیربرنج سحریش رو اون خورده....
حسین پناهی هنوز زنده است
ولی تنهاست در همان گوشه ای که کودکی ما به جا مانده...
آری پناهی
به هوا می پریم و میدانیم که سالهاست مرده ایم.
روحت شاد...
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: حسین پناهی, مرداد, معصومیت انسان,
